اول مرداد ماه تولد بانوی شعر کاشان سرور اعظم باکوچی متخلص به “سپیده کا‌شانی” در سال 1315 خورشیدی در محله سلطان امیر احمد کاشان متولد شد. دوران کودکی و نوجوانی را در کوچه پس کوچه های کاهگلی زادگاهش گذراند و در مدارس دخترانه کاشان به تحصیل پرداخت. در جوانی پیمان زناشویی را بست و پس از ازدواج در تهران ساکن شد.

سپیده کاشانی شاعری خوش قریحه با طبعی لطيف و نازک اندیش بود که اشعار زیبا و شورانگیزی در قالب های گوناگون
شعر فارسی سروده است.

دوران شاعری سپیده کاشانی

دوران شاعری سپیده را به دو دوره می توان تقسیم و بررسی نمود. دوره نخست سروده های او قبل از انقلاب اسلامی و دوم سروده هایش پس از انقلاب اسلامی که تاثیر پذیری حوادث سیاسی و اجتماعی هر دو دوره در اشعارش هویداست.

وی از مشهورترین ‌ شاعران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است. وی سالها در جبهه های دفاع مقدس همراه با دیگر شاعر همشهری خود مرحوم حسین لاهوتی متخلص به ” صفا” حضوری فعال داشت.

سروده های وی برگرفته از مفاهیم اخلاقی، ایثار و شهادت، دفاع و مقاومت، تعلیم و تربیت، آموزه های دینی و انقلابی است. ایشان عضو شورای شعر و سرود رادیو و تلویزیون و عضو رسمی شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودند.

آثار سپیده کاشانی

از آثار اوست: پروانه های شب( 1352)، هزار دامن گل سرخ( 1372)، سخن آشنا( 1373) و دیوان اشعار. بیش از 40 قطعه از اشعار او در موضوع انقلاب و دفاع مقدس به صورت سرود اجرا شده است. یکی از معروفترین این سروده ها، سرود ” من ایرانی ام آرمانم شهادت” که با آهنگ سازی محمد علی کیانی نژاد و آواز محمد گلریز اجرا شده است.

درباره‌ی ایشان مقالات و کتابهای متعددی چاپ شده است از آن جمله لاله کویر، بانوی پروانه ها، خواهرانه در توفان، سپیده شعر انقلاب اسلامی، در سوگ سپیدار، یادنامه سپیده کاشانی.

خانم سپیده کا‌شانی در 24 بهمن 1371 در اثر بیماری سرطان در انگلستان درگذشت و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. در کنار او دو شاعر بلند آوازه ی کاشانی استاد حسین لاهوتی متخلص به صفا کاشانی و استاد مشفق کاشانی مدفون هستند.

از غزل های زیبای بانوی شعر کاشانی که ویژگی های ادبیات پایداری در سراسر شعرش به چشم می خورد.

آرمانم شهادت

به خون گر کشی خاک من، دشمن من
بجوشد گل اندر گل از گلشن من
تنم گر بسوزی، به تیرم بدوزی
جدا سازی ای خصم، سر از تن من
کجا می توانی زقلبم ربایی
تو عشق میان من و میهن من
مسلمانم و آرمانم شهادت
تجلی هستی ست جان کندن من
جز از جام توحید هرگز ننوشم
زند گر به تیغ ستم، گردن من
نه تسلیم و سازش، نه تکریم و خواهش بتازد به نیرنگ تو، توسن من
من آزاده از نسل آزادگانم
گل صبر می پرورد، دامن من
بلند اخترم، رهبرم از ره آمد
بهارست و هنگام گل چیدن من

شعر سپیده، از ویژگی های حسی و عاطفی قوی برخوردار است و این احساس و عاطفه که بخشی از آن از جنسیت شاعر و بخشی از شخصیت وی سرچشمه می‌گیرد، در اشعارش به خوبی دیده و احساس می شود.

بخواب ای شهید نازنینم
بخواب ای سرو سبز بی قرینم
که روح سبزه زار انقلابی
که سر خون سرخ آفتابی
قیام قامتت در قحط سالی
بشارت داد صبح بی زوالی
بمیرد دشمنت ای سینه صد چاک
که کردت چلچراغ سینه خاک

باور پنهان

سرم را نیست سامان جز تو، ای سامان من بنشین
حریم جان مصفا کرده ام، در جان من بنشین
ز اوج آسمان آرزوها سر بر آوردی
کنون ای مهر روشن در دل ایمان من بنشین
دو چشمم باز اما غیر تاریکی نمی بینم
شب تاریک من بشکاف و در چشمان من بنشین
بیا کز نور روی تو چراغ دل بر افروزم
بیا تا بشنوی اندوه بی پایان من بنشین
دل هر ذره لبریز است از نور جهان گیرت
امید من بیا در باور پنهان من بنشین
به خوابم آمدی کز شوق رویت دیده نگشایم
سحر چون عطر گل آهسته بر مژگان من بنشین
مرا عهد تو با جان بسته دارم رشته الفت
تو نیز ای دوست لختی بر سر پیمان من بنشین
مرا هرگز نشاید تا تو را در شعر بسرایم
طبیبان، غمگسار، از پی درمان من بنشین
عضویت در خبرنامه
برای دریافت جدیدترین اخبار کاشان شناس آدرس پست الکترونیکی خود را وارد نمایید و روی دکمه عضویت کلیک کنید