مردان افتخار آفرین کاشان در طول تاریخ و در سلسله های حکومتی و سیاسی ایران در عالی ترین مقامات و دستگاه های دیوانی حضور داشته و نام خود و زادگاهشان را به نیکی و نکویی زنده نگهداشته اند. یکی از آن مفاخر علمی و سیاسی که در بالاترین سطح حکومتی خدمت کرده، شرف الدّین انوشیروان بن خالد است.
انوشیروان بن خالد شرف الدّین انوشیروان بن خالد بن محمّد فینی کاشانی در سال 459 قمری در کاشان به دنیا آمد و از رجال شیعی و مستوفیان و وزیران خوشنام دوران سلجوقی است. وی پس مقدمات تحصیل و برای تکمیل دانش خود به بغداد رفت و در 515 ق نزد مؤیدالملک ، پسر خواجه نظام الملک به مدت دو سال به کار پرداخت و در دستگاه دیوانی خواجه دبیری آموخت. پس مرگ موید الملک به بصره رفت و به دانش خود افزود. تا اینکه در زمان سلطان محمّد سلجوقی مدّتی خزانه داری اصفهان و ری را برعهده گرفت و در اواخر عمر او به وزارت رسید و در سال 517 ق به وزارت سلطان محمود بن محمّد بن ملکشاه سلجوقی رسید سپس وزیر سلطان مسعود سلجوقی شد و از سال 526 ـ 528 وزارت مسترشد بالله عباسی را به عهده داشت. او در سال 530ق از وزارت سلطان مسعود برکنار شد و تا پایان عمر در بغداد زیست تا در سال 532 ق در آنجا درگذشت. انوشیروان بن خالد آثار و ابینه مهمی از قبیل مدرسه و کتابخانه و دارالشفاء و کاروانسرا احداث نمود از آن جمله مدرسۀ شرفیه در کاشان و کتابخانه بزرگی در این شهر که تا سال 674 ق معمور بوده است. وی با شاعران و ادیبان آن روزگار از جمله عبدالله بن محمّد حریری صاحب مقامات حریری و ابوبکر اَرجانی مصاحبت و معاشرت داشته و کتابی نیز در شرح تاریخ سلاجقه به نام « نفثه المصدور و فتور زمان الصدور و صدور زمان الفتور » که نمونه خوبی از انشای فارسی آن زمان است که عماد اصفهانی آن را به عربی ترجمه کرده است. برخی از نویسندگان او را با عنوان « الوزیر الامام العلامه » نام برده اند که نشان از لیاقت و کفایت اوست.
در « تاریخ الوزراء » آمده است:
« شرف الدّین نوشیروان بن خالد، رحمه الله ، به بغداد مقیم بود. مترشّح وزارت. چون شمشیر بود که در غلاف مهیب باشد، نه چون تقویم کهن بود که به کاری نیاید. درّی بود در صدف روزگار. بساط کار او جهت صیانت در نوشته بودند. عنکبوت باشد، که او را پیوسته عمل بود. عزل او رنج فصد بود، که از پس آن صحّت تمام باشد. یاقوت را آتش زیان ندارد. خورشید بود، که در زبر ابر همیشه نماند…
نوبت وزارت او چون هلال نو شد. در عمل و عزل عزیز بود. باز چون بسته باشد، آرایش دست ملوک بود، چون بپرد، در صید او فواید بسیار باشد….
از وزارت او همه کس را امان و امن بود. از علم چون بر سر شمشیر و نیزه نباشد، نترسند. به سماک رامح کس مجروح نشود.
عنایت ازلی دلیل و قاید او بود. فهرست مفاخر آمد. از لقاء و مفاوضت او مردم را استبشار و روح بود. شکلی مقبول داشت. فاضل و عالم و ورع و متّقی و نقی الجیب بود.
وزارت امیرالمؤمنین مسترشد را و وزارت محمود را و وزارت سلطان مسعود را مباشرت نمو…»
جامع ترین شرح حال وی را لغت نامه دهخدا آورده است :
« وی اصلاً از مردم فین کاشان است و در جوانی از کاتبان دیوان ملکشاه بود. نسبت به مؤیدالملک بن خواجه نظام الملک علاقه و ارادت تام داشت و در ایّام وزارت این خواجه در عصر برکیارق و تتش که منتهی به قتل و فتح مؤید الملک و برکیارق گردید حضور داشت که به بصره رفت و در آنجا دور از غوغای امور ملکی به مطالعۀ ادب و مفاوضه با شعرا و ادبا مشغول بود؛ و از آنجا جمله با فاضل معروف ابو محمّد قاسم بن حریری آشنایی یافت و حریری مقامات مشهور خود را به نام انوشیروان تألیف کرد. در سال 498 ق . پس از مرگ برکیارق و جلوس محمّد به جای او ، سلطان جدید انوشیروان را که سه سال بود در بصره به انزوا می گذراند به خدمت خواست و خزانۀ خود را بدو سپرد. همین سلطان پس از قتل عزالملک مقام او ( عارضی لشکر ) را به شرف الدّین واگذاشت. در وزارت نظام الملک دوم ، این وزیر برادر خود شمس الملک عثمان بن خواجه نظام الملک را به جای انوشیروان بن خالد مستقلاً منصب عارضی داد. در زمان مرض موت محمّد انوشیروان که در عهد خطیرالملک از کار افتاده ، اندک زمانی عهده دار کفالت صدارت شد. وی چندی هم وزیر سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی و خلیفۀ عباسی بود. وی از منشیان زبردست فارسی بود و کتابی شامل یادداشتهای زندگانی خود را در ایامی که غالباً در دستگاه سلاجقۀ داخل ایران بوده نوشته ، به نام « نفثه المصدور فی فتور زمان الفتور » که از نمونه های خوب انشای فارسی است. متأسفانه اصل آن که مشحون به اشعار شاعران بزرگ قدیم فارسی بوده در دست نیست و تاریخ سلاجقۀ عماد کاتب ، ترجمۀ همین کتاب است به عربی با اضافاتی بسیار از عماد.»
ناصر الدین منشی کرمانی در « نسائم الاسحار من لطائم الاخبار » درباره او نوشته است:
« خورشید فلک وزارت و جمشید ملک صدارت و علّامۀ وزرای دهر و یگانۀ کبرای عصر بود ، در فضل و ادب و تبحّر بلغات عرب بارع و در دیگر اقسام علوم معقول و منقول اعلام آنرا فارع و بر جادّۀ تقوی و امانت و عفاف و صیانت مستمرّ و از تهوّر و تجبّر و نخوت و تکبّر محترز ، سلطان مسعود بن محمّد وزارت را بجبال فضائل و فواضل و کمال مفاخر و مآثر او مشرّف فرمود و بر نیکوترین وجهی هفت سال مباشرت این شغل نمود فامّا بسبب امساک و فرط تواضع ریاض جاه و منصبش بقطرات و رشحات زیادت ابّهت و شکوه طراوتی نپذیرفت و رنگ و بوی تمکین از وی دور بود صورت و شکلی مقبول و هنر و فضلی موفور داشت و از مفاوضه و محاوره و لقا و مشاهدۀ او مردم را استبشار و استرواح حاصل می آمد و تواضع و فروتنی او بمثابۀ بود که در صدر دیوان جهت کمتر کسی قیام تمام فرمودی تا در حق او گفتند:
مرا ایریست بی شرم و معاند ولی را باز نشناسد ز حاسد بهر کس ساعتی بر پای باشد تو گوئی هست نوشیروان خالد
روزی جمعی از نوّاب با او سفاهت و خلافت کردند ، با او گفتند تا چند از این بیحمیّتی ؟! جواب داد که چهل سال است تا من در حمایت این بیحمیّتی ام ، لاجرم بواسطۀ این نوع حلم و تحمّل از وزارت سه پادشاه محمود بن محمّد و خلیفه المسترشد بالله و سلطان مسعود بن محمّد سالم بیرون آمد و حتف انفه در نیکو نامی وفات یافت و در مرثیۀ او گفتند:
بَقیتَ وَ لا زَلّت بِکَ النَّعلُ إنَّنی فَقَدت اصطِیاری بَعدَ فَقَدِ ابنِ خالِدِ فَتَیَ عاشَ محمود المَساعی مُمَدّحاً وَ ماتَ نَقِّی الجَیبِ جَمَّ المَحامِدِ »
در کتاب « تجارب السّلف » او را چنین ستانده است:
« خواجه انوشیروان بن خالد، اصل او از کاشان و از افاضل و اعیان روزگار بود و وزارت خلافت و سلطنت سلجوقی کرد و ابن اثیر جزری مورّخ گفته است خواجه انوشیروان از وزارت استعفا خواست سلطان آن اجابت رد کرد و باز فرمود که وزیر باشد. انوشیروان به کراهتی تمام به دیوان رفت و باز به وزارت مشغول شد و شیخ ابومحمّد قاسم بن علی حریری بصری …. کتاب مقامات به نام او ساخت…
غالب احوال او به مخالطۀ افاضل و علماء گذشتی و در کاشان مدرسۀ نیکو ساخت و کتابهای بسیار به آن مدرسه وقف کرد و املاک همچنین و کتاب نفثه المصدور فی فتور زمان الصّدور و صدور زمان الفتور با این نامک کوتاه از مصنّفات اوست و در سنۀ اربع و سبعین و ستّمائه ( 674 ) که این ضعیف و هو مصنّف الکتاب حکومت کاشان داشت به نیابت برادر خویش مرحوم سیف الدّوله امیر محمود عفی الله عنه، آن مدرسه و کتابخانه معمور بود.»
در « مجالس المؤمنین » در ذکر احوال او آمده است:
« شرف الدّین انوشیروان بن خالد بن محمّد القاشانی الفینی… او مردی عاقل، مهیب، عظیم الخلقه، کریم و شیعی مذهب بود و حریری کتاب مقامات را به اشارۀ او به اسم او نوشته و در مدح او قصاید دارد و در 531 ق وفات یافت. »
برای مطاله و تحقیق بیشتر در بارۀ این شخصیت بزرگ کاشانی می توان به این منابع و مآخذ رجوع کرد: تاریخ الوزراء ( 47 _ 7 ) ، تاریخ اجتماعی کاشان (58ـ59) ، آثار تاریخی کاشان و نطنز (332ـ333) ، دیوان راوندی ( 250 ) ، تاریخ ادبیات در ایران ( صفا، 2/1039 ) ، تاریخ نظم و نثر (1/118 و 2/1009 ) ، مردان بزرگ کاشان (9) ، مشاهیر کاشان (129) ، وزیران ایرانی (185) ، دانشنامه دانش گستر (3/257) ، فرهنگ سه هزار تن از بزرگان و ناموران (557) ، تاریخ نظم ونثر (118ـ119) ، اثر آفرینان (1/315) ، تجارب السلف ( 301ـ302) ، وزارت در عهد سلاطین بزرگ سلجوقی (183ـ1852) ، نسائم الاسحار من لطائم الاخبار (176ـ178).